یادداشت روز

بنام خدا

بر درخت زنده بی برگی چه غم  وای بر احوال برگ بی درخت  به قول معروف قطره دریاست اگر با دریاست ورنه او قطره   دریا، دریاست.  در کمال حیرت اخیرا یک پدیده ناپسندی در بین مشاهیر باب شده که تا دری به تخته می خورد فوری بند و بساط خود را جمع کرده فرار را بر قرار ترجیح می دهند.  مشاهیر خود برتر بین، خود را تافته جدا بافته ای می دانند که فقط شریک شادی ملتند و در غم و اندوه آنان سهمی ندارند، غافل از اینکه شهرت و نام و نشان خود را از همین ملت و وطن عاریه گرفته اند.  شکی نیست که کسانی که در گرفتاری ها کنار ملت نباشند و نقش ایفا نکنند حق ندارند در شادی های آنان سهیم باشند  وطن عین ناموس ماست و در قاموس مردانگی و غیرت هیچ واژه ای به اهمیت و قداست “ناموس ” نیست. وطن همیشه سربلند دورانها بوده است و عظمت پا برجایی ست که فرزندان عاشق خود را در مهد دلیرانه اش جا داده است علاقه  هر کس نسبت به وطن را می توان از میزان توجهی که به آن دارد سنجیدوگرنه حرف را همه می توانند بزنند و ادعا را همه می توانند داشته باشند.  کنار گود ایستادن و گفتن لنگش کن کار هر کسی هست. مهم آنست در بطن بحران ها در کنار وطن باشی و از خود هزینه کنی و اگر شده با جان خویش ستون به سقفش زنی. همانطور که حج با سفارش، قبول نمیشه؛ در خارج نشستن و دم زدن از وطن؛ بدون اینکه باری از دوش آن برداری،انسان به الگوی ” حب الوطنی” نمیرسد . رنج دوران را باید تحمل کرد تا وطن خانه خوبان شود و خون دلها باید خورد تا گوهری تابان شود و جان فدایش نمود تا این عشق پاک جاودانه بماند. همه به آغوش وطن باز گردیم که کلید عزت و سرافرازی، در خاک وطن است.

✍️محسن سرخوش

برچسب ها :
از بچگی عاشق وطنم #چایپاره هستم

دیدگاهتان را بنویسید